حیرانیم..

در سکوت سنگین شبانه

يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۵۷ ق.ظ

مکانیسم های فریب و غفلت کم آورده اند. مکانیسم های آرامش بخشیدن گم و گور شده اند و هر دو طول عمر کارآمدی شان به ساعت رسیده! 

یادمه یک روز سر یه ماجرایی به مارال گفتم امکان نداره خدا فلان چیز شر رو بخواد بلافاصله گفت به وجوه پداگوژیکش توجه کن! حالا که با دنیای هولناکی مواجهم که پر از اتفاق است و هیچ چیز غیرممکن نیست یاد آن روز افتادم. خیلی حرف بدی ست اما حس انسان تنها شده در جهان را دارم. تولد رابینسون کروزوئه! بی خانمان شدن در جهانی که راه آسمانش بسته است. آدم در هوای این زمین احساس خفگی می کند و چون خفه نمی شود مجبور می شود زندگی جدیدی را شروع کند. نیچه می گوید ابرانسان آری گویانه به آغوش اکنون می رود و در همان حال به آن تجاوز می کند. رابینسون کروزوئه هم لابد یک سوژه ی متجاوز است. توانمندی انسان تنهای جدید به قدرت تجاوزگری اش است که حاصل تسلیم بی سابقه ی او به ایده و شرایط انقطاع از آسمان است .. پارادوکس تسلیم متجاوز. 

اگر  جای خدا بودم به این انسان به جای خشم، ترحم می کردم. 

سنت هایی که منطق عمل کردن شان را در هر موقعیت نمی دانیم چطور رهنمون قانون می شوند؟ چطور تسلیم متجاوز نشویم در شرایطی که راهی به فهم منطق غیب در عصر غیبت نیست؟

نوح جان! قبول کن در خشکی و برّ بیابان کشتی ساختن ات عجیب بود و اگر وحی نمی شد چطور خبر از باران و طوفان می یافتی؟ و اگر نبودی چطور ممکن بود حجت بر قوم تو تمام شود؟؟

  • الف

نظرات  (۱)

عسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا  

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی