حیرانیم..

یک ادعای ابطال پذیر!

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ب.ظ

 اولین سوال ذهن ما در مواجهه با اندیشمند یا اندیشه ای ناآشنا، این است که این خوب است یا بد؟ درست است یا غلط؟ حق می گوید یا باطل؟

این عام گرایی در معیار ارزیابی ما، چه نسبتی با وحدت گرایی الهیاتی مان دارد؟

این درست است که ما، پیروان ادیان توحیدی، "عادت" نداریم آدم ها و اندیشه ها را در پارادایم ها/گفتمان ها/ یا جهان های مختلف خودشان ببینیم و بفهمیم و ارزیابی کنیم..؟؟ یعنی انگار که تربیت ذهنی ما عادت به این تکثر ندارد.. 

حتما دیده اید که دانشگاه رفته ها (افراد تحت تربیت متفاوت از جامعه!) چقدر این قبیل سوالات را عوامانه تلقی می کنند.. آنها (ما!؟) معمولا یا در واقع همیشه در عکس العمل نسبت به سوالاتی از قبیل اقبال لاهوری بالاخره خوب است یا بد؟ یک علامت تعجب خیلی بزرگ می گذارند همراه با چشمان گرد شده که یعنی این دیگر چه جور سوالی ست!!

مسئله، مسئله سیاه و سفید و خاکستری نیست.. مسئله، مرزکشی بین خودی/غیرخودی هم نیست.. یعنی بیایید از این وجهِ «چیستی محتوای ارزیابی» بگذریم.. 

 سوال من شاید از جهاتی، سوال از چرایی و چگونگی نفس این توجه به رنگ است حالا هرکدام از این رنگ ها که می خواهد باشد..! نه! بهتر بگویم سوال این است که چه زمینه ی فکری-فرهنگی- دینی ای باعث می شود که ما اینگونه بپرسیم؟ 




  • الف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی